امروز آخرین جرعه از شربت بیست‌سالگی رو سر کشیدم و تمام!. بیست‌سالگیِ قشنگم با همه‌ی اتفاق‌های ریز و درشتش، با تموم سختی‌هاش، با تموم شبهایی که فکر میکردم صبح نمیشن وبا تموم خنده‌های از ته دلم، امروز تموم شد‌‌. به سرعت سر کشیدن یه شربت خنک تو دل تابستون. بیست‌سالگی رو سال "شروع" نامگذاری میکنم، سالی که بعد ها بگم همه چیز از اون سال شروع شد، سالی که خودم رو همینجوری که هستم، پذیرفتم و در عین حال با هزار و یک روش مختلف، روی نقاط ضعفم کار کردم. سالی که کمال طلبی منفی ام رو گذاشتم کنار و برای هر موفقیت زندگی ام، یک دور، دور افتخار زدم! با گلنار درونم مبارزه کردم و به جاش به مرهم سلام کردم:) امروز که شمع‌های بیست و یک سالگی‌ام رو به جای کیک گذاشتم روی پیتزا و با چشمهای بهم فشرده‌ام فوتشون کردم، ته دلم آرزو کردم تغییراتی که تو بیست سالگی براشون جنگیدم رو ادامه بدم. بیست ویک سالگی شاید اسمش به شیکی بیست‌سالگی نباشه اما پر از تغییراتیه که شروعش از بیست‌سالگی بوده و واسه همین کلی جذابش میکنه. تغییراتی که بهم میگن :" اگه تو کیک تولد دوست نداری هیچ عیبی نداره، شمعاتو بذار روی پیتزا و فوتشون کن! هیچ چیز تو این دنیا مهمتر از تو و حال خوبت نیست:) " 

این عشق را پایان نیست!

خدای به دل انداختن‌های یکهویی

شروع شربتی، پایان پیتزایی :)

رو ,تو ,بیست‌سالگی ,تموم ,بیست ,یک ,سالی که ,روی پیتزا ,تغییراتی که ,با تموم ,پیتزا و

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خواص آیات وادعیه همه چی از همه جا نمایندگی فروش خدمات تعمیر کولر گازی اسپلیت در شیراز - عظیمی فروشگاه اینترنتی فایل آموزش ضمن خدمت کارکنان زندانهای استان زنجان طرفداران باشگاه بارسلونا شکوه فارس وبلاگ آمد روزنگارهای نامیرا